سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندیشه، حکمت را ثمر می دهد . [امام علی علیه السلام]
روستای فرهنگی تاریخی تمدنی کوه پنبه
درباره



روستای فرهنگی تاریخی تمدنی کوه پنبه

وضعیت من در یاهـو
مدیر وبلاگ : مجید بازیار[299]
نویسندگان وبلاگ :
جمال رستم منش[0]
....[0]

پیوندها
تغییر مطلوب
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
بلوچستان
اسپایکا
►▌ استان قدس ▌ ◄
نغمه ی عاشقی
ســـــــــاده دل
مشاور
سلحشوران
شباهنگ
farzad almasi
هستی تنهاااااا.....
.: شهر عشق :.
رویای شبانه
پیامنمای جامع
دلـتنگـ هشـیگـــــــــی
محمدمبین احسانی نیا
*bad boy*
سربازی در مسیر
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
ترخون
♥Deltangi
محمد قدرتی
شورای دانش آموزی شهرستان
ماه تمام من
غزلیات محسن نصیری(هامون)
عاشق فوتبال20
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن
نمی دونم بخدا موندم
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
پرسپـــــــــــــــو لیـــــــــــــــــــــــــــــس
جدید ترین مطالب
یار کارگر
بهار عشق
ماه مهربان من
آپدیت یوزر پسوورد نود32
مناجات با عشق
حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم
پرسپولیس
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
دنیای دیگه ایه، این دل نوجون ها
معماری
اینا حرف دله...
کیمیای ناب
امام زمان
غزل عشق
کـ ـهـ ـکـ ـشـ ـان
کوثر ولایت
عاشق دل شکسته
The best of the best
من - او = هیچکس
از هر دری سخنی
وبلاگ بایدهلو باشد
جزتو

شرایط اجتماعی فعلی که بستر مناسبی را برای ارتباطات افراطی در محافل عمومی برای پسرها و دخترها فراهم ساخته،از سوی دیگر عدم شناخت دقیق از ابعاد زندگی فردی گاهی اوقات منجر به بروز عشق‌های جنون‌آمیزی می‌شود که فرد طرف مقابل خویش را در تملک فردی و شخصی خود پنداشته و تصاحب به او را فقط از آن خود می‌داند.

 

شرایط اجتماعی فعلی که بستر مناسبی را برای ارتباطات افراطی در محافل عمومی برای پسرها و دخترها فراهم ساخته،از سوی دیگر عدم شناخت دقیق از ابعاد زندگی فردی گاهی اوقات منجر به بروز عشق‌های جنون‌آمیزی می‌شود که فرد طرف مقابل خویش را در تملک فردی و شخصی خود پنداشته و تصاحب به او را فقط از آن خود می‌داند.


این پدیده که متاسفانه در نوع خود در طبقه متوسط اجتماعی با گرایش‌های خاصی در سنین تکمیل شخصیت (مرحله آغازین جوانی) آغاز می‌گردد به حوادث تلخ و ناگواری منتهی می‌شود که نمونه‌های آن هر از چند گاهی وجدان عمومی را به درد می‌آورد.


عشق‌هایی که مبنای عمیق شناخت و ارتباط و پیوند خویشاوندی و همسایگی نداشته و معمولا با جرقه‌های دیدارهای خیابانی آغاز شده و به سرعت ریشه می‌دواند و تار و پود فرد را احاطه می‌کند، بستری از توهم را فراهم می‌کند که فرد عاشق پیشه بدون هیچ گونه قید و بندهای اجتماعی و ملاحظات آداب و رسوم قومی، برخواسته خویش اصرار ورزیده و با کوچک‌ترین پاسخ منفی، تصمیم به اقدامات خشن و ضدانسانی می‌‌گیرد.


معمولا این قبیل افراد آیین و آداب عشق ورزی را نمی‌دانند و محبت و دوستی آنان به‌گونه‌ای است که به سرعت صاعقه وجودشان را احاطه کرده و اتخاذ هر گونه تصمیم منطقی را از آنان سلب می‌کند. اینان هیچ‌گونه پیوندی با شیوه‌های منطقی داستان‌های عاشقانه ادبیات کشورمان نیز ندارند. عشق زودگذر خیابانی که مبنای عاشقی نداشته و گاهی اوقات اگر به عشق خویش دست یابند، در مسیر زندگی به چالش‌ها و انحرافات بزرگ‌تری دچار می‌گردند.


افرادی که با آستانه مقاومت بسیار ناچیز، چون در طول زندگی خویش هیچگاه پاسخ منفی نشنیده‌اند و سختی و گرفتاری را تجربه نکرده‌اند و روش‌های عاشقانه را نمی‌دانند لذا با اولین مانع دست به اقدامات جبران‌ناپذیری زده و مشکلات فراوانی را فراهم می‌‌‌آورند.


گاهی اوقات این شیوه نادرست مرز سنی و قومی و جغرافیایی نمی‌شناسد و سنخیتی با ویژگی‌های فرهنگی جامعه ما ندارد. این شیوه که شاید ریشه در فرزندسالاری‌های نظام خانواده‌ها دارد، با آموزش و اطلاعات دقیق چگونگی زندگی بیگانه است. اینان از تحصیلات علمی بالایی برخوردار نیستند که شتابزده و عجولانه برخواسته حق و ناحق خویش اصرار می‌ورزند.


این افراد محصول خانواده‌هایی هستند که معمولا تعاملات بین فردی در آنان ضعیف است. اصولا از درون خانواده‌های کم‌فرزند برمی‌خیزند. عناصری که سختی ندیده، گرفتاری نچشیده و پاسخ منفی را تجربه نکرده‌اند. این حوادث تکان‌دهنده هشداری برای نهادهای فرهنگی است که به طور جدی آموزش‌های دهه پیش از ازدواج را به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای جوانان در دستور کار خویش قرار دهند.


نهادهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نباید از کنار چنین حوادثی به‌سادگی عبور کرده و بی‌تفاوت و خنثی باشند. آنان باید با تجدید نظر در شیوه‌های کار و محتوای برنامه‌های خویش، شرایطی را برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی فراهم نمایند تا جامعه با روش‌های عاشقانه زیستن آشنایی کامل پیدا کند. حمایت از خانواده‌ها و تحکیم بنیان این نهاد مقدس اجتماعی باید در دستور کار قرار گیرد تا بتوان شاهد مداخله و مدیریت مستقیم خانواده‌ها در رفتار و منش فرزندان باشیم.


بزرگ‌ترین نقص چنین افرادی ناتوانی در مدیریت هیجانات فردی است. این نهادها باید با تقویت EQ‌ هوش هیجانی کودکان و نوجوانان شیوه‌های درست مدیریت احساسات و عواطف این قبیل افراد را ارتقا بخشند. باید این روش‌ها را به کودکان بیاموزیم تا هنگام قرار گرفتن در چنین شرایط بتوانند بر خویشتن خویش مسلط شده، احساسات خود را مدیریت کنند و عقلانیت خویش را حاکم بر احساسات و عواطف نموده و اجازه بروز چنین حوادثی را به خود ندهند.


کاستی‌ها در این است که در خانواده و نهادهای آموزشی و تربیتی صرفا به تقویت IQ پرداخته‌اند و فقط ذهن و هوش ذهنی را با انتقال دانش تقویت می‌کنند و از تربیت که یکی از افرادش توانایی مدیریت احساسات هست، غافل هستند و این غفلت باعث بروز چنین حوادث تلخی در جامعه می‌شود باید به شیوه‌های دقیق و درست مهارت مدیریت هیجانات بپردازند، ما در جامعه شاهد عناصر منطقی متعادلی خواهیم بود که در فعالیت روزمره خویش عقلانیت را در تمامی امور، حاکم بر فعالیت‌های خویش می‌‌کنند و هیچگاه احساسات در اتخاذ تصمیم و فعالیت‌هایشان غلبه نمی‌کند.

 


این قبیل افراد در محیط‌های احساساتی و فاقد مدیریت توام با عقلانیت رشد یافته و هیچ گاه خرد جمعی و تفکر گروهی در جوامع آنها حاکم نبوده و مشورت محلی از اعراب ندارد و گفتمان منطقی و استفاده از تجارب یکدیگر ارزش و جایگاهی ندارد. محیط‌های ناهنجار و شلوغی که فقط احساسات در آن غلبه دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجید بازیار 92/8/29:: 12:45 صبح     |     () نظر